دو بیتی های باباطاهر

 

دو بیتی های باباطاهر


دلا از دست تنهایی به جونم
ز آه و ناله خود در فغونم
شبان تار از درد جدایی
کره فریاد، مغز استخونم

عزیزون از غم و درد جدایی
به چشمونم نمونده روشنایی

گرفتارم به دام غربت و درد

نه یار و همدمی، نه آشنایی

غم عشقت بیابان پرورم کرد
هوای بخت، بی بال و پرم کرد
به ما گفتی صبوری کن صبوری
صبوری، طرفه خاکی بر سرم کرد

فلک کی بشنوه آه و فغونم
به هر گردش زنه آتش به جونم
یک عمری بگذرونم با غم و درد
به کام دل نگرده آسمونم

نمی‌دونم دلم دیوونه کیست
اسیر نرگس مستونه کیست
نمی‌دونم دل سرگشته ما
کجا می‌گردد و در خونه کیست

مو که افسرده حالم، چون ننالم
شکسته پر و بالم، چون ننالم
همه گویند فلانی ناله کم کن
ته آیی در خیالم، چون ننالم

خوش آن ساعت که یار از در، در آیود
شب هجرون و روز غم سرآیود
ز دل بیرون کنم جان را به صد شوق
همی واجم که جایش دلبر آیود


مو آن آزرده بی خانمونم
مو آن محنت نصیب سخت جونم
مو آن سرگشته خارم در بیابون
که هر بادی وزد، پیشش دوونم


به صحرا بنگرم، صحرا ته بینم
به دریا بنگرم، دریا ته بینم
به هرجا بنگرم، کوه و در و دشت
نشان از قامت رعنا ته بینم


دلی دیرم که بهبودش نمی‌بو
نصیحت کردم و سودش نمی‌بو
به بادش می‌دهم، نش می‌بره باد
در آتش می‌نهم، دودش نمی‌بو


سری دیرم که سامونش نمی‌بو
غمی دیرم که پایانش نمی‌بو
اگر باور نداری سوی من آی
ببین دردی که درمانش نمی‌بو


بود درد مو و درمونم از دوست
بود وصل مو و هجرونم از دوست
اگر قصاب مستم واکره پوست
جدا هرگز نگرده جونم از دوست


نصیب کس مبو درد دل ما
که بسیاره غم بی‌حاصل ما
کسی بو از غم و دردم خبر داشت
که داره مشکلی چون مشکل ما


به آهی گنبد خضرا بسوزان
فلک را جمله سر تا پا بسوزان
بسوزم ورنه کارم را بسازی
چه فرمایی، بسازی یا بسوزم


مو کز سوته‌دلانم چون ننالم
مو کز بی‌حاصلانم، چون ننالم
نشسته بلبلان با گل بنالند
مو که دور از گلانم، چون ننالم 

 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



تاريخ : شنبه 30 دی 1391برچسب:دو بیتی های باباطاهر, | 19:22 | نویسنده : دکتر عابد نقیبی |
value=